دوران صامت
دوران صامت
در دوران صامت پیوند تصویر با صدای همزمان برای مبدعین این امر ممکن نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از اینجهت در ۳۰ سال اول عمر سینما، فیلمها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و حتی گاهی هم جلوههای صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش دهنده فیلم ارائه میشد همراه بود.

تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶
۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلمها تحولی را از فیلمهای تک شات که کاملا توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته میشد به فیلمهای چند دقیقه ای و چند شاته، که توسط کمپانیهای بزرگ با قواعد صنعتی ساخته میشد را نشان میدهد.
تجارت فیلم تا ۱۹۰۶
اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اطاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد . از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند جیگیلی بیگیلی من استاد من
عوامل تولید فیلم
عوامل تولید فیلم گروهی از افراد هستند که توسط شرکتِ تولید با هدف تولید یک فیلم یا تصویر متحرک استخدام شدهاند. عوامل تولید از بازیگران که باید جلوی دوربین ظاهر شوند یا برای شخصیتها در فیلم صدا ارائه کنند متمایز شدهاند. همینطور عوامل تولید از تولیدکنندهها که صاحب قسمتی از شرکتِ فیلم یا مالکیت فکری فیلم هستند مجزا میباشند. عوامل تولید یک فیلم به بخشهای مختلف تقسیم شدهاست، که هر کدام در یک جنبهٔ خاص از تولید متخصص هستند. مواضع عوامل تولید فیلم در طول سالها به سبب تغییرات تکنولوژیکی تکامل یافتهاست، اما خیلی از کارهای سنتیِ اوایل قرن بیستم باوجود حوزههای قضایی و فرهنگهای فیلمسازی رایج هستند.
ساخت تصویر متحرک در سه مرحلهٔ به روشنی تعریف شدهٔ پی در پی — پیش از تولید، عکاسی اصلی و پس از تولید — روی میدهد که بسیاری از مواضع عوامل تولید فیلم با یک یا دو تا از مراحل در ارتباط هستند. همینطور بین دستاندرکارانی که هزینههای ثابت دریافت نمیکنند (عوامل فنی تولید) و دستاندرکارانی که هزینه ثابت دریافت میکنند (بازیگران، تهیهکنندگان، نویسندگان و کارگردانان) تفاوت است.
کارگردان
کارگردان بعنوان یک نهاد مجزا درنظر گرفته میشود، نه بین ساختار دپارتمان عوامل تولید فیلم.
کارگردان
کارگردان واحد دوم
مواضع عوامل تولید تلویزیون از مواضع عوامل تولید فیلم مشتق شدهاند.
از عوامل تولید یک فیلم به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
عکاس فیلم (still photographer)
ایده پرداز
پژوهشگر
پژوهشگر برنامه های
فیلمنامهنویس (scenarist یا screenwriter)
کارگردان (director)
دستیار کارگردان
برنامهریز
مدیر فیلمبرداری (director of photography)
دستیار فیلمبرداری
متحرک ساز (انیماتور) و دستیاران
صدابردار (sound engineer)
دستیار صدابردار
نورپرداز
دستیار نور
تدوینگر (editor)
دستیار تدوین
طراح صحنه
دستیار طراح صحنه
آرایهگر (دکوراتور)
منشی صحنه
طراح لباس (costume designer)
دستیار طراح لباس
مجری لباس (دوزنده ها)
جامهدار
طراح چهرهپردازی (طراح گریم یا make-up)
مجری چهرهپردازی (گریمور)
آهنگساز (music composer)
مدیر دوبلاژ
گوینده (دوبلور)
مجری میکس صدا و تصویر (dubbing mixer)
مدیر هنری (art director)
مسؤول جلوههای ویژه (special effects)
مدیر بدلکاری
بدلکار (stunt)
عوامللابراتوار چاپ و ظهور
تهیهکننده (producer)
مدیر تولید (production manager)
بازیگردان (casting)
عوامل صحنه
تدارکات
فیلمسازی
فیلمسازی (که در منابع دانشگاهی به تولید فیلم نیز اشاره دارد) به فرایند ساخت فیلم گفته میشود که با توجه به یک روایت، ایده و یا سفارش اولیه، مستلزم طی کردن مراحل مجزایی از قبیل فیلمنامهنویسی، انتخاب هنریشگان، فیلمبرداری، تدوین و اکران محصول نهایی به مخاطبان است. فیلمسازی به طور معمول نیازمند همکاری افراد زیادی است و از تکنولوژیها و تکنیکهای سینمایی متنوعی استفاده میکند که ممکن است از چند ماه تا چند سال به طول انجامد. فیلمسازی در گسترهٔ وسیعی از مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مناطق مختلف جهان نقش دارد.
پستولید
در فیلمسازی و برنامهسازی رسانهای به تمام مراحل تولید فیلم که پس از ضبط تصویر صحنهها انجام میشود پَستولید (به انگلیسی: Post-production) گفته میشود.
از بخشهای مهم پستولید میتوان این موارد را نام برد:
مونتاژ و ادیت تصاویر تولید شده
ویرایش تصویر یا برنامه تلویزیونی
نوشتن و ضبط موسیقی متن
ویرایش موسیقی متن
افزودن جلوههای ویژه رایانهای و غیره.
انتقال فیلم بر روی ویدئو یا لوح فشرده
معمولاً پستولید یک فیلم زمان بیشتری میبرد تا فیلمبرداری خود صحنهها و ممکن است چندین ماه به درازا بینجامد.
امروزه با دیجیتال کردن اطلاعات تصویری فیلم، کنترل کامل بر اطلاعات فیلم امکانپذیر گردیده کنترل تا حدی که به فیلمساز این امکان داده شده تا فیلم را در مرحله پستولید چنان تغییر دهد تا کاملاً با تصوراتش سازگار شود.
در برخی از کشورها هنوز همه مراحل پستولید فیلم بهصورت آنالوگ و با تکنیک فتوشیمی انجام میگیرد.
در مورد رنگ و تصحیح آن در مرحله پستولید باید دانست که کدام رنگ و چه دامنه کنتراستی قابلیت نمایش بر پرده سینما و یا صفحه تلویزیون را دارند.
فیلمبرداری
فیلمبرداری مهمترین مرحله تولید فیلم است. این مرحله به ویژه با مهم ترین ابزار و وسایل فیلمسازی، یعنی دوربین و متعلقات آن، انواع نورافکنها و غیره سرو کار دارد. در این مرحله علاوه بر فیلم برداری، نورپردازی، کارگردانی، صدابرداری، بازیگری و برخی جلوه های ویژه، نیز هم زمان انجام میشوند. پیش از اینکه وارد این مرحله شویم باید صحنه کاملاً آماده باشد و بازیگران نیز برای ایفای نقش حاضر باشند.
در سال های آغازین تاریخ سینما، دوربین فیلم برداری، فقط وسیله ای بود که رویای بشر، یعنی دیدن تصاویر واقعی بر پرده را محقق ساخته بود. با دوربین می شد هر آنچه را می توان با چشم دید، ضبط کرد و بعد بر پرده مشاهده کرد، به طوری که انگار این تصاویر بر پرده جان گرفته اند و همین برای تماشاگر آن زمان کافی بود. دوربین را در فاصله ای مشخص از سوژه، بدون حرکت یا چرخشی قرار می دادند و هر آنچه از دریچه دوربین قابل رویت بود، بر روی فیلم ضبط می کردند و سپس همان ها را بر پرده، مقابل دید تماشاگران، قرار می دادند. اما امروزه دیگر این گونه نیست. با تکنیک ها، حرکت دوربین ها و تمهیداتی که از طریق عدسی دوربین، فیلتر، انواع نورپردازی و ... اعمال می شود، تصاویر و صحنه ها دیگر آن چیزی نیستند که در مقابل دریچه دوربین قرار دارد، این تکنیک ها دنیای فیلم سازی را دگرگون کرده اند و فیلم برداری به چنان پیشرفت و ظرافتی دست یافته است که باید به حق آن را هنر عصر تکنولوژی و یا به تعبیری هنر تکنولوژیک نامید.
فیلم برداری تاریخش را با فیلم های سیاه و سفید آغاز کرد. اما با وجود آنکه تنها دو رنگ وجود داشت، باز هم با تکنیک ها و تمهیداتی که از سوی فیلم برداران توانمندی چون استنلی کورتز ( Stanley Cortez ) و گرگ تولند ابداع شدند، می شد رنگ خاکستری، سایه روشن های پیچیده و عمق میدان های عجیب و ... ایجاد کرد و با وجود محدودیتی که در رنگ وجود داشت، حس صحنه را به خوبی منتقل کرد. ورود رنگ به سینما نیز آغازگر ابداعات جدید در عرصه فیلم برداری برای هر چه بهتر شدن تصاویر و تاثیر گذاری آنها بود. همچنین با وجود آنکه سینما یک هنر دو بعدی است، اما تماشاگر به خوبی در آن، عمق، اندازها و فاصله ها را به صورت قابل قبول احساس می کند و همه این ها به مدد شیوه های مختلف فیلم برداری و پیشرفت هر چه بیشتر در ساخت ابزار فیلم برداری است.
فیلم برداری مناسب و حرفه ای از سه عامل مهم سود می جوید :
کادر و گروه فیلم برداری
اعضای این گروه، که متشکل از یک فرد اصلی به نام مدیر فیلم برداری و دستیاران و همکاران او مانند فیلم بردار، مسئول دوربین و ... است، باید علاوه بر آگاهی از علم فیلم برداری و آشنایی کامل با ابزار مورد استفاده، از دیدی درست نسبت به سینما و نسبت به آنچه کارگردان از آنها می خواهد، برخوردار باشند، تا بتوانند به ذهنیات او به درستی عینیت ببخشند. در واقع باید در نظر داشت که سینما تنها به یک تصویر واضح و خوب نیاز ندارد، بلکه به خلق یک فضای تاثیر گذار، قابل قبول و جذاب نیاز دارد که بخش نسبتاً بزرگی از بار خلق این فضا به دوش فیلم برداری است که از طریق انواع تمهیدات فیلم برداری به انجام می رسد.
نورپردازی
نورپردازی، در کنار فیلم برداری، باید به درستی انجام شود، زیرا بدون نورپردازی درست، نه تنها ممکن است تصویری واضح بر پرده ظاهر نشود، بلکه اساساً بدون نور، تصویری وجود ندارد. اما نورپردازی تنها برای دیدن تصویر نیست بلکه نورپردازی حرفه ای و هنرمندانه در تاثیر دراماتیک تصویر نیز بسیار موثر است.
ابزار و وسایل فیلم برداری
همان طور که پیش از این نیز گفته شد، پیشرفت های بسیاری در این زمینه صورت گرفته. دوربین فیلم برداری از اجزای ویژه ای تشکیل شده که هر یک دارای تنوع در نوع و موارد مورد استفاده هستند، اجزایی مانند فیلم، عدسی و... . همچنین با وجود شرکت ها و کارخانه های متعددی که به تولید این محصولات می پردازند، باید نسبت به خرید نوع اعلای آن با توجه به ظرافت و حساسیتی که این ابزار از آنها برخوردارند، دقت کافی را به کار برد.
دوربین فیلمبرداری
دوربین فیلمبرداری (یا دوربین تصویربرداری) گونهای دوربین است که برای ثبت صحنههای متحرک و یا ثابت بر روی نوار فیلم بکار میرود.با پیشرفت رسانههای ذخیره سازی میتوان تصاویر را روی لوح فشرده یا هارد دیسک یا کارت حافظه ذخیره نمود. کیفیت ضبط به عوامل مختلف از قبیل میزان دقت دوربین و فرمت ذخیرهسازی بستگی دارد. توماس ادیسون مخترع نامدار آمریکایی،برای اولین بار در سال۱۸۹۱ حق امتیاز نخستین دوربین فیلمبرداری را دریافت کرد.
صنعت فیلم
صنعت فیلم یا صنایع تصاویر متحرک (به انگلیسی: Film industry) به محدوده گستردهای از فعالیتها و ایجاد زیرساختهای سوددهی اقتصادی در زمینه فیلمسازی گفته میشود. این موضوع خود از موشوعاتی چون استودیوهای فیلمسازی، فیلمبرداری، فیلمسازی، نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و سایر عوامل تولید فیلم آغاز و در موضوعات دیگری چون جشنوارهها، توزیع فیلم و تبلیغات تجاری ادامه مییابد.
فیلم مستقل
فیلم مستقل (به انگلیسی: Independent Film یا Indie Film) به فیلمی اطلاق میشود که خارج (مستقل) از سیستم استودیویی هالیوود تولید میشود. این اصطلاح همچنین فیلمهای غیر تجاری و هنری را که با دیگر فیلمهای کلاسیک و تجاری معمول هالیوود تفاوت دارند، در بر میگیرد. این فیلمها معمولاً توسط استودیوهای فیلمسازی کوچک ساخته میشوند. در سال ۲۰۰۵ ,۱۵% درآمد فروش فیلمها در آمریکا از محل فروش فیلمهای مستقل کسب شده بود. از ژانویه تا مارس ۲۰۰۵ . فیلمهای مستقل، غالباً از روی فرم یا محتوا شناخته میشوند.بینش خلاقهٔ کارگردان یا نویسندهٔ اثر در سراسر فیلم حفظ میشود. پیشرفت سینمای مستقل در قرن بیستم و بیست و یکم تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گرفته است. از جمله تغییر دوربینهای ۳۵ میلی متری به دوربینهای فیلمبرداری HD و راحتی کار با نرمافزارهای تدوین رایانه ای و برگزاری جشنوارههای فیلم مستقل مانند جشنوارهٔ فیلم ساندنس.
پیشینه
ریشههای فیلمسازی مستقل قدمتی هم اندازه تاریخ سینما دارد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ فیلمسازان پیشقدمی که قصد مقاومت در برابرشرکت حق نشر فیلمهای سینمایی(یک تراست قدرتمند که در سال ۱۹۰۸ بوسیله تعذاذی از فیلمسازان و تهیه کنندگان پیشرو تاسیس شد و نمایندگی شرکتهای ادیسون, ویتاگراف, بیوگراف، کالین، لوبین، سلیگ، اِسَنِی، پاثه اکسپرس و گامونت را به عهده داشت.) را داشتند، به جنوب کالیفرنیا کوچیدند تا در آنجا با دوربین هایی که خود ساخته بودند پایههای صنعت سینمای آمریکا را بنیان نهند. این بازهٔ زمانی به عنوان دوران اول فیلمسازی مستقل طبقه بندی میگردد. سیستم استودیویی رفته رفته چنان قدرت گرفت که عده بیشتری از فیلمسازان رو به فیلمسازی مستقل آوردند.دوران دوم فیلمسازی مستقل تحت تاثیر مستقیم جنگ جهانی دوم بوده است.خیلی از تغییرات اجتماعی - فرهنگی در آن زمان اتفاق افتاده است که به علت جنگ رخ داده اندو باید در فیلمها آزمایش میشدند. به عنوان مثال مفهوم فیلم نوآر در این زمینه نمونه مناسبی است. بسیاری از فیلمهای بزرگ قرن بیستم مانند همشهری کین و محله چینی ها در زمره فیلمهای نوآر قرار میگیرند.
نقد فیلم
نقد فیلم تحلیل و بررسی همهجانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. نقد فیلم عمدتا بر دو نوع است: نقد ِژورنالیستی که توسط روزنامهنگاران و دیگر خروجیهای رسانههای عمومی انجام میشود و نقد آکادمیک که از طرف محققان و پژوهندگان فیلم و سینما که از اصول نظری نقد فیلم آگاهند انجام میشود.
نقد فیلم : بررسی میزان سازگاری میان فرم و محتوای کلامی فیلم و بررسی میزان سازگاری میان فرم های فیلم
تفسیر فیلم : بررسی محتوای غیر کلامی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی ، اظهارات و سوابق کارگردان
تحلیل فیلم : بررسی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی
جلوههای ویژه سینمایی
جلوه های ویژه در سینما به دو دسته تقسیم میشود : 1 - جلوه های ویژه میدانی 2 - جلوه های ویژه بصری
جلوههای ویژه میدانی (Special Effects) در صنعت فیلم سازی به تصاویری گفته میشود که در زمان ساخت فیلم، ساخت آنها مشکل باشد. این صحنهها به صورت واقعی و رئال کار میشوند و همهٔ آنها توسط بدلکاران، هنرمندان، فیلمبردران و تعدادی متخصصان مواد منفجره و ماکت سازی اجرا شده و با خود دوربینها ضبط میشوند و بعضی از آنها بعد از ضبط کار میشوند.
جلوههای ویژه به دو دستهٔ جلوههای نوری و جلوههای مکانیکی تقسیم میشود.
جلوههای نوری (که جلوههای عکسی نیز خوانده میشوند) تکنیکهایی هستند که در آنها تصاویر یا فریمهای فیلم به صورت عکسی ایجاد میشوند که این به طریق "درون-دوربینی" و با استفاده از نوردهی چندگانه، ترکیب تصاویر یا فرایند شوفتان است، و یا به طریق فرآیندهای پس از تولید و با استفاده از چاپگر نوری است.
جلوههای مکانیکی (که جلوههای عملی یا فیزیکی نیز خوانده میشوند) تکنیکهایی هستند که هنگام فیلمبرداری اصلی به صورت واقعی ضبط میشوند. این شامل اشیاء مکانیکی، صحنهسازی، مدلهای مقیاسی، آتشبازی و جلوههای جوی (ایجاد جلوههای باد، باران، مه، برف و ابرهای فیزیکی) میشود. ایجاد یک خودرو با حرکت خودکار و یا انفجار یک ساختمان از نمونههای جلوهٔ مکانیکی هستند.
قبل از آن که رایانهها قادر به تولید چنین تصاویری باشند نیز فیلم سازان جلوههای ویژه سینمایی فراوانی را میساختند. آنها برای ساخت این جلوهها از مدلهای گچی، ماکتهای مقوایی، عروسکها و مدلهای کوچک شده استفاده میکردند. البته مفهوم Special Effects به معنی جلوههای ویژه میدانی با Visual Effects به معنی جلوههای بصری را نباید با هم اشتباه گرفت. جلوههای ویژه آن است که توسط بدلکاران و در میادین به طور واقعی اجرا میشوند . اما جلوههای ویژه بصری :
جلوه های ویژه بصری
امروزه اگر ساخت یک جلوه در مقابل دوربین بطور زنده غیرممکن یا دارای هزینه زیادی باشد از جلوه های ویژه بصری استفاده میشود . جلوه های ویژه شامل کامپوزیت ، روتوسکوپی ، انیمیشن ، ترکینگ و ... است که اکثرا ساخت آنها نیز گرانقیمت است و به هزینه تولید فیلم های هالیوودی مبلغ چشمگیری می افزاید .
عکاسی
عکاسی در لغت به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته میشود. این هنر در اکثر زبانهای جهان فتوگرافی خوانده میشود که ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است. بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است.
عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام میشود: نخست، بدستآوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.
در این فرآیند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث میشود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (نقره کلرید یا گیرنده) تأثیر گذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.
عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ بهعنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، بهشکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد. عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشدهاست، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینههای مختلف و اکتشافات و نوآوریهای آنان در طول تاریخ است و سالها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشتهاست اما اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایشهایی را بر ترکیبات نقره براساس یافتههای یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند.
تئوری عکس رنگی سهرنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شدهاست. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگهای اولیه حساس بود و توانست نخستین عکسرنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.
جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبهای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپشدهٔ عکس را پرینت میکردند و عکس گرفتهشده یک دقیقه بعد و در مدلهای جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.
در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور و کنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمیشود انجام داد. ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، و یا کاغذ به تصویر عکس میشود در حالی که عکاسی دیجیتال به فرآیند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور برروی سطح حساس به نور سنسور الکترونیکی گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.
تاریخچه عکاسی
عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشدهاست، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینههای مختلف و اکتشافات و نوآوریهای آنان در طول تاریخ است.سالها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشتهاست؛ موزی، ارسطو و اقلیدس در سدهٔ ۵ و ۴ پیش از میلاد نحوهٔ کارکرد دوربین سوراخ سوزنی را شرح دادهبودند. در یونان باستان عقیده بر این بود که نور از چشم به سمت اشیا میتابد و بازتاب آن باعث دیدن میشود. ارسطو و اقلیدس با استفاده از تئوری سوراخسوزنی تلاش کردند خلاف آن نظریه را ثابت کنند؛ آنها در پشت دوربینهای سوراخ سوزنی صفحهای نیمهمات قرار میدادند تا تصویر بازتابشدهٔ روی آن با چشم دیده شود. در قرن ششم میلادی، آنتمیوس در آزمایشهای خود از دوربین تاریکخانهای استفاده کرد.
ابن هیثم تئوری دوربین سوراخ سوزنی را گسترش داد و در مشاهدات خورشید گرفتگی خود از وسیلهای به نام «جعبه تاریک» استفاده کرده بود. او برای نخستینبار از دوربین سوراخ سوزنی و دوربین تاریکخانهای در آزمایشهایش جهت بررسی خواص نور پرداخت. آلبرتوس ماگنوس در قرن سیزدهم میلادی نیترات نقره و ژرژ فابریسیوس نقره کلرید را کشف کرد. و دانیل باربارو در سال ۱۵۶۸ میلادی نحوهٔ عملکرد دیافراگم و کارکرد عدسی در دوربین تاریکخانهای را شرح داد. ویلهلم هومبرگ در سال ۱۶۹۴ میلادی توضیح داد که نور چگونه برخی از مواد شیمیایی را تاریک میکند و در سال ۱۸۰۲ میلادی توماس وجوود انگلیسی توانست بر روی سطحهای حساس شده با نیترات نقره تصویر شفافی به دست آورد.
اتاق تاریک منجر به تکامل عکاسی و پیدایش دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی بدون پنجرهاست که به جز روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده، هیچ نوری به آن وارد نمیشود. تصاویر یا چشماندازهای روبهروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب مییابد که قابل دیدن است. بعضی از نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشی استفاده میکردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به دوربین عکاسی شد یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت مادهٔ حساس به نور قرار میدادند تا تصاویر بازتابش یافته، ثبت و ضبط شوند.
اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیپس تولید شد اما در هنگام رونوشتبرداری از بین رفت. اما نیپس در سال ۱۸۲۶ دوباره توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. ولی زمان نوردهی این عکس هشت ساعت بود که زمان بسیار درازی است، و مشکل دیگر هم این بود که تصویر نگاتیو بود یعنی هرچه سفید بود را سیاه هرچه سیاه بود را سفید نشان میداد. به همین دلیل او به دنبال یافتن فرآیند بهتری بود و با همکاری لوئی داگر، آزمایشهایی را بر ترکیبات نقره براساس یافتههای یوهان هاینریش شولتز در سال ۱۸۱۶ میلادی انجام دادند؛ در آن سال شولتز مشاهده کرد که مخلوطی از نیترات نقره و گچ در مقابل نور، تیره میشوند.نیپس در سال ۱۸۳۳ میلادی درگذشت؛ ولی داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند. داگرئوتایپ بدینگونه بود که به صفحهای نقرهای مدتی بخار ید داده تا نسبت به نور حساس شود، سپس آن را درون یک دوربین جعبهای گذاشته و با برداشتن عدسی حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نور از شی موردنظر به صفحهٔ نقرهای تابانده میشد. برای ظهور تصویر، صفحه را در محلول جیوه با حرارت ۶۵ درجه قرار میداد تا با چسبیدن ذرات نقره و جیوه، عکس بوجود آید؛ سپس صفحه را در آب سرد فرو میبرد تا سطح آن پایدار گردد، در نهایت صفحه را در آبنمک (سدیم کلرید) قرار میداد و تصویر ظاهر میشد. یکی از مشکلات روش داگرئوتایپ این بود که فقط میشد یک نسخهٔ پوزیتیو یا مثبت (عکس دائمی) از سوژه ثبت کرد.در سال ۱۸۳۵ میلادی، چند ماه پس از اینکه نتیجهٔ آزمایشهای لوئی داگر اعلام شد، شیمیدان انگلیسی، هنری فاکس تالبوت گزارشی از روند عکاسی خود که آن را «طراحی نوری» نامیده بود منتشر کرد؛ تالبوت این روش را در سال ۱۸۳۵ میلادی ابداع کرده بود اما آن را مخفی نگه داشت و روش خود را کامل و در سال ۱۸۴۰ با عنوان کالوتایپ معرفی کرد. در این روش، بهجای استفاده از صفحات فلزی، از کاغذ حساسشده به نیترات نقره با ترکیبی از سدیم کلرید و اسید گالیک استفاده کرد. کاغذ حساسشده به مدت دو دقیقه نوردهی میشد و پس از آن یک تصویر پنهان بوجود میآمد که آنرا با استفاده از پتاسیم یدید و سدیم سولفات به صورت نگاتیو (منفی) در اندازههای کوچکتر ثبت میکرد. سپس با استفاده از آن میشد نسخههای دائمی فراوانی در اندازههای مختلف تهیه کرد؛ تا پیش از این عکاسان مجبور بودند صفحهٔ حساس را به اندازهٔ شی موردنظر بسازند و امکان تغییر در اندازه وجود نداشت. تا سال ۱۸۶۰ میلادی روش داگرئوتایپ به کلی منسوخ شد و عکاسی مبتنی بر نسخههای نگاتیو و پوزیتیو جایگزین آن شد. در سال ۱۸۳۹ جان هرشل با استفاده از سدیم تیو سولفات روشی را برای تهیهٔ نسخهٔ نگاتیو روی شیشه ابداع کرد که بهمرور جایگزین نگاتیوهای کاغذی شد.
تئوری عکس رنگی سهرنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول فیزیکدان انگلیسی در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شدهاست. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگهای اولیه حساس بود و توانست نخستین عکسرنگی را در سال ۱8۶۱ به ثبت برساند.
بالاخره در سال ۱۸۷۴، یک شرکت انگلیسی اولین شیشههای خشک عکاسی را به بازار عرضه کرد و عکاسی جنبهٔ عملی به خود گرفت. اما حمل و نقل مقدار زیادی شیشه، از لحاظ سنگینی و شکنندگی، یکی از مشکلات پیش روی بود تا اینکه در سال ۱۸۷۱ ریچارد مادوکس، فیزیکدان و عکاس انگلیسی با ابداع فیلم عکاسی ژلاتینی، زمان عکسبرداری را کوتاه کرد و جابهجایی فیلمهای عکاسی را راحت نمود که نقطهٔ عطفی در تاریخ عکاسی محسوب میشود.
جورج ایستمن آمریکایی در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبهای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد؛ شعار تبلیغاتی کمپانی کداک برای دوربینهایش چنین بود که «شما دکمه را فشار دهید، بقیهاش را ما انجام میدهیم.»
در نوامبر ۱۹۴۸ ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپشدهٔ عکس را پرینت میکردند و عکس گرفتهشده یک دقیقه بعد و در مدلهای جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.تصاویر دیجیتال در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی و در جریان پیادهکردن انسان در ماه، تکامل پیدا کرد. دستگاههای گیرندهٔ امواج آنالوگ، اطلاعاتی که در مورد عکس از فضا ارسال میشد را بسیار دشوار دریافت میکردند. با دیجیتالیزه سیگنالها و تقویت آنها، پارازیتها حذف میشدند و تصاویر واضح بدست میآمد.
پیدایش عکاسی و رواج روشهای گوناگون این فن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در فرانسه روی دادهاست. اختراعات و انواع ابزار و تجهیزات عکاسی دو تا سه سال پس از اینکه به بازار میآمد بطور هدیه بدست پادشاه ایران میرسید. نخستین دستگاههای عکاسی به روش داگرئوتایپ، به درخواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلیس به دربارِ ایران وارد شد و در اواسط دسامبر سال ۱۸۴۲ میلادی (پایان آذر سال ۱۲۲۱ خورشیدی) نخستین عکسبرداری در ایران انجام گرفت.
عکاسی آنالوگ
هر چند از اول، عکاسی بر پایه آنالوگ بنا شده بود، ولی این صفت، بعد از ظهور عکاسی دیجیتال و بخاطر ایجاد وجه تمایز به این نوع عکاسی اضافه گردید. در این سیستم چنانچه در بخش تاریخ عکاسی بصورت مفصل آمدهاست، تلاشهای زیادی برای ثبت و ثابتسازی تصویر صورت گرفتهاست. از شیشههای خیس کلودیونی، شیشه خشکی که انگلیسیها آن را ابداع کردند و بالاخره فیلم ژلاتینی که بوسیله ریچارد مادوکس وارد دنیای عکاسی شدند، همه و همه جزو تلاشهای بشر برای ثبت تصویر بودهاست.
برای بدست آوردن بهترین نتیجه، در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور و کنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمیشود انجام داد. هر چند روشهایی در کارهای تاریکخانهای متداول میباشد، ولی چون پایه ثابت است، این تغییرات هم جزئی خواهد بود.
ظهور فیلم ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، و یا کاغذ به تصویر عکس میشود. این اولین مرحلهٔ ظهور در مورد فیلم و کاغذ است. هدف از ظهور این است که تصویر موقتی که روی فیلم یا کاغذ عکاسی نقش بسته را تبدیل به یک تصویر دائم، قابل دیده شدن، و غیر حساس به نور بکند. توقف، ثبوت و شستوشو، مراحل بعدی بدست آوری تصویر ثابت است.
ظهور فیلم سیاه و سفید
در ظهور فیلم عکاسی، چه سیاه و سفید، چه رنگی، که یک احــیاء شیمیایی اســت، ذرات نوردیده برمید نقره به فلز نقره سیاه متالیک تبدیل شده و نگاتیو را بوجود میآورند. نتیجه بدست آمده از ظهور را، از آن جهت نگاتیو مینامند که با صحنهٔ عکاسی رابطه عکس دارد. یعنی قسمتهایی از صحنه عکاسی که روشن هستند، در نتیجهٔ بدست آمده از ظهور، تیره ثبت میشوند و بالعکس. چاپ تماسی یا آگراندیسوری نگاتیو بر روی کاغذ عکاسیِ نگاتیو، نتیجه مثبت بدست میدهد.
ظهور ریورسال، برای بدست آوردن نتیجه مثبت (پزتیو) اجراء میشود. معمولاً حاصل کار این نوع ظهور را اسلاید مینامند.
در بین مراحل ظهور ریورسال سیاه سفید یک مرحله نور دادن وجود دارد. برای اینکه این مرحله بصورت کامل و عاری عیب و نقص صورت بگیرد، قرقره تانکهای ظهور باید کاملاً شیشهای باشد، تا سایه بوجود آمده از آن باعث خراب شدن نتیجه نگردد.
ظهور فیلم رنگی
ظهور فیلم رنگی از نظر دما به مراتب حساستر از ظهور فیلم سیاه و سفید است؟ با وجود لایههای حساس به رنگ در پایه این فیلمها، تغییرات جزئی دما در حد نصف درجه سانتیگراد باعث بروز اعوجاج رنگ خواهد شد. در سیستم ظهور فیلم رنگی دما بصورت اتوماتیک بوسیله دستگاه ظهور تنظیم و ثابت نگه داشته میشود. با ظهور مداوم، که در لابراتوارهای بزرگ انجام میگیرد، ثابت نگه داشتن قدرت احیاکنندگی داروی ظهور اهمیت بسزایی دارد. این کار معمولاً با داروهای تقویتی که با علامت R مشخص مشوند، صورت میگیرد. داروهای تقویتی را بر حسب سانتیمتر مربع از ظهورهای صورت گرفته به داروی اصلی میافزایند.
در ظهور ریورسال رنگی، بر خلاف ریورسال سیاه و سفید مرحله نوردهی مجدد در کار نیست. ظهور دوم بلافاصله بعد از بلیچ صورت میگیرد. پایه فیلم ریورسال رنگی نیز بر خلاف سایر فیلمهای رنگی (نور روز و نور شب) شفاف است.
داروهای ظهور ریورسال رنگی، قبلاً انواع متفاوتی داشتند و ظهور آنها فقط در کارخانه سازنده آن امکان داشت. در بستهٔ هر فیلم ریورسال، یک پاکت به آدرس کارخانهٔ سازنده آن فیلم وجود داشت که هزینه پستی آن نیز توسط خود کارخانه تقبل شده بود. بعد از نوردهی فیلم داخل آن پاکت قرار داده شده و ارسال میگردید. کارخانه، فیلم را ظهور و به آدرس عکاس ارسال مینمود.
استفاده همهگیر فیلمهای ریورسال موجب بوجود آمدن داروی واحدی به نام ئی-۶ گردید. فعلاً تقریباً تمامی فیلمهای ریورسال رنگی با این دارو قابل ظهور هستند.
در دوران صامت پیوند تصویر با صدای همزمان برای مبدعین این امر ممکن نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از اینجهت در ۳۰ سال اول عمر سینما، فیلمها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و حتی گاهی هم جلوههای صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش دهنده فیلم ارائه میشد همراه بود.

تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶
۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلمها تحولی را از فیلمهای تک شات که کاملا توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته میشد به فیلمهای چند دقیقه ای و چند شاته، که توسط کمپانیهای بزرگ با قواعد صنعتی ساخته میشد را نشان میدهد.
تجارت فیلم تا ۱۹۰۶
اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اطاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد . از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند جیگیلی بیگیلی من استاد من
عوامل تولید فیلم
عوامل تولید فیلم گروهی از افراد هستند که توسط شرکتِ تولید با هدف تولید یک فیلم یا تصویر متحرک استخدام شدهاند. عوامل تولید از بازیگران که باید جلوی دوربین ظاهر شوند یا برای شخصیتها در فیلم صدا ارائه کنند متمایز شدهاند. همینطور عوامل تولید از تولیدکنندهها که صاحب قسمتی از شرکتِ فیلم یا مالکیت فکری فیلم هستند مجزا میباشند. عوامل تولید یک فیلم به بخشهای مختلف تقسیم شدهاست، که هر کدام در یک جنبهٔ خاص از تولید متخصص هستند. مواضع عوامل تولید فیلم در طول سالها به سبب تغییرات تکنولوژیکی تکامل یافتهاست، اما خیلی از کارهای سنتیِ اوایل قرن بیستم باوجود حوزههای قضایی و فرهنگهای فیلمسازی رایج هستند.
ساخت تصویر متحرک در سه مرحلهٔ به روشنی تعریف شدهٔ پی در پی — پیش از تولید، عکاسی اصلی و پس از تولید — روی میدهد که بسیاری از مواضع عوامل تولید فیلم با یک یا دو تا از مراحل در ارتباط هستند. همینطور بین دستاندرکارانی که هزینههای ثابت دریافت نمیکنند (عوامل فنی تولید) و دستاندرکارانی که هزینه ثابت دریافت میکنند (بازیگران، تهیهکنندگان، نویسندگان و کارگردانان) تفاوت است.
کارگردان
کارگردان بعنوان یک نهاد مجزا درنظر گرفته میشود، نه بین ساختار دپارتمان عوامل تولید فیلم.
کارگردان
کارگردان واحد دوم
مواضع عوامل تولید تلویزیون از مواضع عوامل تولید فیلم مشتق شدهاند.
از عوامل تولید یک فیلم به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
عکاس فیلم (still photographer)
ایده پرداز
پژوهشگر
پژوهشگر برنامه های
فیلمنامهنویس (scenarist یا screenwriter)
کارگردان (director)
دستیار کارگردان
برنامهریز
مدیر فیلمبرداری (director of photography)
دستیار فیلمبرداری
متحرک ساز (انیماتور) و دستیاران
صدابردار (sound engineer)
دستیار صدابردار
نورپرداز
دستیار نور
تدوینگر (editor)
دستیار تدوین
طراح صحنه
دستیار طراح صحنه
آرایهگر (دکوراتور)
منشی صحنه
طراح لباس (costume designer)
دستیار طراح لباس
مجری لباس (دوزنده ها)
جامهدار
طراح چهرهپردازی (طراح گریم یا make-up)
مجری چهرهپردازی (گریمور)
آهنگساز (music composer)
مدیر دوبلاژ
گوینده (دوبلور)
مجری میکس صدا و تصویر (dubbing mixer)
مدیر هنری (art director)
مسؤول جلوههای ویژه (special effects)
مدیر بدلکاری
بدلکار (stunt)
عوامللابراتوار چاپ و ظهور
تهیهکننده (producer)
مدیر تولید (production manager)
بازیگردان (casting)
عوامل صحنه
تدارکات
فیلمسازی
فیلمسازی (که در منابع دانشگاهی به تولید فیلم نیز اشاره دارد) به فرایند ساخت فیلم گفته میشود که با توجه به یک روایت، ایده و یا سفارش اولیه، مستلزم طی کردن مراحل مجزایی از قبیل فیلمنامهنویسی، انتخاب هنریشگان، فیلمبرداری، تدوین و اکران محصول نهایی به مخاطبان است. فیلمسازی به طور معمول نیازمند همکاری افراد زیادی است و از تکنولوژیها و تکنیکهای سینمایی متنوعی استفاده میکند که ممکن است از چند ماه تا چند سال به طول انجامد. فیلمسازی در گسترهٔ وسیعی از مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مناطق مختلف جهان نقش دارد.
پستولید
در فیلمسازی و برنامهسازی رسانهای به تمام مراحل تولید فیلم که پس از ضبط تصویر صحنهها انجام میشود پَستولید (به انگلیسی: Post-production) گفته میشود.
از بخشهای مهم پستولید میتوان این موارد را نام برد:
مونتاژ و ادیت تصاویر تولید شده
ویرایش تصویر یا برنامه تلویزیونی
نوشتن و ضبط موسیقی متن
ویرایش موسیقی متن
افزودن جلوههای ویژه رایانهای و غیره.
انتقال فیلم بر روی ویدئو یا لوح فشرده
معمولاً پستولید یک فیلم زمان بیشتری میبرد تا فیلمبرداری خود صحنهها و ممکن است چندین ماه به درازا بینجامد.
امروزه با دیجیتال کردن اطلاعات تصویری فیلم، کنترل کامل بر اطلاعات فیلم امکانپذیر گردیده کنترل تا حدی که به فیلمساز این امکان داده شده تا فیلم را در مرحله پستولید چنان تغییر دهد تا کاملاً با تصوراتش سازگار شود.
در برخی از کشورها هنوز همه مراحل پستولید فیلم بهصورت آنالوگ و با تکنیک فتوشیمی انجام میگیرد.
در مورد رنگ و تصحیح آن در مرحله پستولید باید دانست که کدام رنگ و چه دامنه کنتراستی قابلیت نمایش بر پرده سینما و یا صفحه تلویزیون را دارند.
فیلمبرداری
فیلمبرداری مهمترین مرحله تولید فیلم است. این مرحله به ویژه با مهم ترین ابزار و وسایل فیلمسازی، یعنی دوربین و متعلقات آن، انواع نورافکنها و غیره سرو کار دارد. در این مرحله علاوه بر فیلم برداری، نورپردازی، کارگردانی، صدابرداری، بازیگری و برخی جلوه های ویژه، نیز هم زمان انجام میشوند. پیش از اینکه وارد این مرحله شویم باید صحنه کاملاً آماده باشد و بازیگران نیز برای ایفای نقش حاضر باشند.
در سال های آغازین تاریخ سینما، دوربین فیلم برداری، فقط وسیله ای بود که رویای بشر، یعنی دیدن تصاویر واقعی بر پرده را محقق ساخته بود. با دوربین می شد هر آنچه را می توان با چشم دید، ضبط کرد و بعد بر پرده مشاهده کرد، به طوری که انگار این تصاویر بر پرده جان گرفته اند و همین برای تماشاگر آن زمان کافی بود. دوربین را در فاصله ای مشخص از سوژه، بدون حرکت یا چرخشی قرار می دادند و هر آنچه از دریچه دوربین قابل رویت بود، بر روی فیلم ضبط می کردند و سپس همان ها را بر پرده، مقابل دید تماشاگران، قرار می دادند. اما امروزه دیگر این گونه نیست. با تکنیک ها، حرکت دوربین ها و تمهیداتی که از طریق عدسی دوربین، فیلتر، انواع نورپردازی و ... اعمال می شود، تصاویر و صحنه ها دیگر آن چیزی نیستند که در مقابل دریچه دوربین قرار دارد، این تکنیک ها دنیای فیلم سازی را دگرگون کرده اند و فیلم برداری به چنان پیشرفت و ظرافتی دست یافته است که باید به حق آن را هنر عصر تکنولوژی و یا به تعبیری هنر تکنولوژیک نامید.
فیلم برداری تاریخش را با فیلم های سیاه و سفید آغاز کرد. اما با وجود آنکه تنها دو رنگ وجود داشت، باز هم با تکنیک ها و تمهیداتی که از سوی فیلم برداران توانمندی چون استنلی کورتز ( Stanley Cortez ) و گرگ تولند ابداع شدند، می شد رنگ خاکستری، سایه روشن های پیچیده و عمق میدان های عجیب و ... ایجاد کرد و با وجود محدودیتی که در رنگ وجود داشت، حس صحنه را به خوبی منتقل کرد. ورود رنگ به سینما نیز آغازگر ابداعات جدید در عرصه فیلم برداری برای هر چه بهتر شدن تصاویر و تاثیر گذاری آنها بود. همچنین با وجود آنکه سینما یک هنر دو بعدی است، اما تماشاگر به خوبی در آن، عمق، اندازها و فاصله ها را به صورت قابل قبول احساس می کند و همه این ها به مدد شیوه های مختلف فیلم برداری و پیشرفت هر چه بیشتر در ساخت ابزار فیلم برداری است.
فیلم برداری مناسب و حرفه ای از سه عامل مهم سود می جوید :
کادر و گروه فیلم برداری
اعضای این گروه، که متشکل از یک فرد اصلی به نام مدیر فیلم برداری و دستیاران و همکاران او مانند فیلم بردار، مسئول دوربین و ... است، باید علاوه بر آگاهی از علم فیلم برداری و آشنایی کامل با ابزار مورد استفاده، از دیدی درست نسبت به سینما و نسبت به آنچه کارگردان از آنها می خواهد، برخوردار باشند، تا بتوانند به ذهنیات او به درستی عینیت ببخشند. در واقع باید در نظر داشت که سینما تنها به یک تصویر واضح و خوب نیاز ندارد، بلکه به خلق یک فضای تاثیر گذار، قابل قبول و جذاب نیاز دارد که بخش نسبتاً بزرگی از بار خلق این فضا به دوش فیلم برداری است که از طریق انواع تمهیدات فیلم برداری به انجام می رسد.
نورپردازی
نورپردازی، در کنار فیلم برداری، باید به درستی انجام شود، زیرا بدون نورپردازی درست، نه تنها ممکن است تصویری واضح بر پرده ظاهر نشود، بلکه اساساً بدون نور، تصویری وجود ندارد. اما نورپردازی تنها برای دیدن تصویر نیست بلکه نورپردازی حرفه ای و هنرمندانه در تاثیر دراماتیک تصویر نیز بسیار موثر است.
ابزار و وسایل فیلم برداری
همان طور که پیش از این نیز گفته شد، پیشرفت های بسیاری در این زمینه صورت گرفته. دوربین فیلم برداری از اجزای ویژه ای تشکیل شده که هر یک دارای تنوع در نوع و موارد مورد استفاده هستند، اجزایی مانند فیلم، عدسی و... . همچنین با وجود شرکت ها و کارخانه های متعددی که به تولید این محصولات می پردازند، باید نسبت به خرید نوع اعلای آن با توجه به ظرافت و حساسیتی که این ابزار از آنها برخوردارند، دقت کافی را به کار برد.
دوربین فیلمبرداری
دوربین فیلمبرداری (یا دوربین تصویربرداری) گونهای دوربین است که برای ثبت صحنههای متحرک و یا ثابت بر روی نوار فیلم بکار میرود.با پیشرفت رسانههای ذخیره سازی میتوان تصاویر را روی لوح فشرده یا هارد دیسک یا کارت حافظه ذخیره نمود. کیفیت ضبط به عوامل مختلف از قبیل میزان دقت دوربین و فرمت ذخیرهسازی بستگی دارد. توماس ادیسون مخترع نامدار آمریکایی،برای اولین بار در سال۱۸۹۱ حق امتیاز نخستین دوربین فیلمبرداری را دریافت کرد.
صنعت فیلم
صنعت فیلم یا صنایع تصاویر متحرک (به انگلیسی: Film industry) به محدوده گستردهای از فعالیتها و ایجاد زیرساختهای سوددهی اقتصادی در زمینه فیلمسازی گفته میشود. این موضوع خود از موشوعاتی چون استودیوهای فیلمسازی، فیلمبرداری، فیلمسازی، نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و سایر عوامل تولید فیلم آغاز و در موضوعات دیگری چون جشنوارهها، توزیع فیلم و تبلیغات تجاری ادامه مییابد.
فیلم مستقل
فیلم مستقل (به انگلیسی: Independent Film یا Indie Film) به فیلمی اطلاق میشود که خارج (مستقل) از سیستم استودیویی هالیوود تولید میشود. این اصطلاح همچنین فیلمهای غیر تجاری و هنری را که با دیگر فیلمهای کلاسیک و تجاری معمول هالیوود تفاوت دارند، در بر میگیرد. این فیلمها معمولاً توسط استودیوهای فیلمسازی کوچک ساخته میشوند. در سال ۲۰۰۵ ,۱۵% درآمد فروش فیلمها در آمریکا از محل فروش فیلمهای مستقل کسب شده بود. از ژانویه تا مارس ۲۰۰۵ . فیلمهای مستقل، غالباً از روی فرم یا محتوا شناخته میشوند.بینش خلاقهٔ کارگردان یا نویسندهٔ اثر در سراسر فیلم حفظ میشود. پیشرفت سینمای مستقل در قرن بیستم و بیست و یکم تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گرفته است. از جمله تغییر دوربینهای ۳۵ میلی متری به دوربینهای فیلمبرداری HD و راحتی کار با نرمافزارهای تدوین رایانه ای و برگزاری جشنوارههای فیلم مستقل مانند جشنوارهٔ فیلم ساندنس.
پیشینه
ریشههای فیلمسازی مستقل قدمتی هم اندازه تاریخ سینما دارد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ فیلمسازان پیشقدمی که قصد مقاومت در برابرشرکت حق نشر فیلمهای سینمایی(یک تراست قدرتمند که در سال ۱۹۰۸ بوسیله تعذاذی از فیلمسازان و تهیه کنندگان پیشرو تاسیس شد و نمایندگی شرکتهای ادیسون, ویتاگراف, بیوگراف، کالین، لوبین، سلیگ، اِسَنِی، پاثه اکسپرس و گامونت را به عهده داشت.) را داشتند، به جنوب کالیفرنیا کوچیدند تا در آنجا با دوربین هایی که خود ساخته بودند پایههای صنعت سینمای آمریکا را بنیان نهند. این بازهٔ زمانی به عنوان دوران اول فیلمسازی مستقل طبقه بندی میگردد. سیستم استودیویی رفته رفته چنان قدرت گرفت که عده بیشتری از فیلمسازان رو به فیلمسازی مستقل آوردند.دوران دوم فیلمسازی مستقل تحت تاثیر مستقیم جنگ جهانی دوم بوده است.خیلی از تغییرات اجتماعی - فرهنگی در آن زمان اتفاق افتاده است که به علت جنگ رخ داده اندو باید در فیلمها آزمایش میشدند. به عنوان مثال مفهوم فیلم نوآر در این زمینه نمونه مناسبی است. بسیاری از فیلمهای بزرگ قرن بیستم مانند همشهری کین و محله چینی ها در زمره فیلمهای نوآر قرار میگیرند.
نقد فیلم
نقد فیلم تحلیل و بررسی همهجانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. نقد فیلم عمدتا بر دو نوع است: نقد ِژورنالیستی که توسط روزنامهنگاران و دیگر خروجیهای رسانههای عمومی انجام میشود و نقد آکادمیک که از طرف محققان و پژوهندگان فیلم و سینما که از اصول نظری نقد فیلم آگاهند انجام میشود.
نقد فیلم : بررسی میزان سازگاری میان فرم و محتوای کلامی فیلم و بررسی میزان سازگاری میان فرم های فیلم
تفسیر فیلم : بررسی محتوای غیر کلامی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی ، اظهارات و سوابق کارگردان
تحلیل فیلم : بررسی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی
جلوههای ویژه سینمایی
جلوه های ویژه در سینما به دو دسته تقسیم میشود : 1 - جلوه های ویژه میدانی 2 - جلوه های ویژه بصری
جلوههای ویژه میدانی (Special Effects) در صنعت فیلم سازی به تصاویری گفته میشود که در زمان ساخت فیلم، ساخت آنها مشکل باشد. این صحنهها به صورت واقعی و رئال کار میشوند و همهٔ آنها توسط بدلکاران، هنرمندان، فیلمبردران و تعدادی متخصصان مواد منفجره و ماکت سازی اجرا شده و با خود دوربینها ضبط میشوند و بعضی از آنها بعد از ضبط کار میشوند.
جلوههای ویژه به دو دستهٔ جلوههای نوری و جلوههای مکانیکی تقسیم میشود.
جلوههای نوری (که جلوههای عکسی نیز خوانده میشوند) تکنیکهایی هستند که در آنها تصاویر یا فریمهای فیلم به صورت عکسی ایجاد میشوند که این به طریق "درون-دوربینی" و با استفاده از نوردهی چندگانه، ترکیب تصاویر یا فرایند شوفتان است، و یا به طریق فرآیندهای پس از تولید و با استفاده از چاپگر نوری است.
جلوههای مکانیکی (که جلوههای عملی یا فیزیکی نیز خوانده میشوند) تکنیکهایی هستند که هنگام فیلمبرداری اصلی به صورت واقعی ضبط میشوند. این شامل اشیاء مکانیکی، صحنهسازی، مدلهای مقیاسی، آتشبازی و جلوههای جوی (ایجاد جلوههای باد، باران، مه، برف و ابرهای فیزیکی) میشود. ایجاد یک خودرو با حرکت خودکار و یا انفجار یک ساختمان از نمونههای جلوهٔ مکانیکی هستند.
قبل از آن که رایانهها قادر به تولید چنین تصاویری باشند نیز فیلم سازان جلوههای ویژه سینمایی فراوانی را میساختند. آنها برای ساخت این جلوهها از مدلهای گچی، ماکتهای مقوایی، عروسکها و مدلهای کوچک شده استفاده میکردند. البته مفهوم Special Effects به معنی جلوههای ویژه میدانی با Visual Effects به معنی جلوههای بصری را نباید با هم اشتباه گرفت. جلوههای ویژه آن است که توسط بدلکاران و در میادین به طور واقعی اجرا میشوند . اما جلوههای ویژه بصری :
جلوه های ویژه بصری
امروزه اگر ساخت یک جلوه در مقابل دوربین بطور زنده غیرممکن یا دارای هزینه زیادی باشد از جلوه های ویژه بصری استفاده میشود . جلوه های ویژه شامل کامپوزیت ، روتوسکوپی ، انیمیشن ، ترکینگ و ... است که اکثرا ساخت آنها نیز گرانقیمت است و به هزینه تولید فیلم های هالیوودی مبلغ چشمگیری می افزاید .
عکاسی
عکاسی در لغت به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته میشود. این هنر در اکثر زبانهای جهان فتوگرافی خوانده میشود که ترکیبی از دو کلمهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است. بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است.
عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام میشود: نخست، بدستآوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.
در این فرآیند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث میشود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (نقره کلرید یا گیرنده) تأثیر گذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.
عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ بهعنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، بهشکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد. عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشدهاست، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینههای مختلف و اکتشافات و نوآوریهای آنان در طول تاریخ است و سالها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشتهاست اما اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایشهایی را بر ترکیبات نقره براساس یافتههای یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند.
تئوری عکس رنگی سهرنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شدهاست. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگهای اولیه حساس بود و توانست نخستین عکسرنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.
جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبهای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپشدهٔ عکس را پرینت میکردند و عکس گرفتهشده یک دقیقه بعد و در مدلهای جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.
در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور و کنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمیشود انجام داد. ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، و یا کاغذ به تصویر عکس میشود در حالی که عکاسی دیجیتال به فرآیند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور برروی سطح حساس به نور سنسور الکترونیکی گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.
تاریخچه عکاسی
عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشدهاست، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینههای مختلف و اکتشافات و نوآوریهای آنان در طول تاریخ است.سالها قبل از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشتهاست؛ موزی، ارسطو و اقلیدس در سدهٔ ۵ و ۴ پیش از میلاد نحوهٔ کارکرد دوربین سوراخ سوزنی را شرح دادهبودند. در یونان باستان عقیده بر این بود که نور از چشم به سمت اشیا میتابد و بازتاب آن باعث دیدن میشود. ارسطو و اقلیدس با استفاده از تئوری سوراخسوزنی تلاش کردند خلاف آن نظریه را ثابت کنند؛ آنها در پشت دوربینهای سوراخ سوزنی صفحهای نیمهمات قرار میدادند تا تصویر بازتابشدهٔ روی آن با چشم دیده شود. در قرن ششم میلادی، آنتمیوس در آزمایشهای خود از دوربین تاریکخانهای استفاده کرد.
ابن هیثم تئوری دوربین سوراخ سوزنی را گسترش داد و در مشاهدات خورشید گرفتگی خود از وسیلهای به نام «جعبه تاریک» استفاده کرده بود. او برای نخستینبار از دوربین سوراخ سوزنی و دوربین تاریکخانهای در آزمایشهایش جهت بررسی خواص نور پرداخت. آلبرتوس ماگنوس در قرن سیزدهم میلادی نیترات نقره و ژرژ فابریسیوس نقره کلرید را کشف کرد. و دانیل باربارو در سال ۱۵۶۸ میلادی نحوهٔ عملکرد دیافراگم و کارکرد عدسی در دوربین تاریکخانهای را شرح داد. ویلهلم هومبرگ در سال ۱۶۹۴ میلادی توضیح داد که نور چگونه برخی از مواد شیمیایی را تاریک میکند و در سال ۱۸۰۲ میلادی توماس وجوود انگلیسی توانست بر روی سطحهای حساس شده با نیترات نقره تصویر شفافی به دست آورد.
اتاق تاریک منجر به تکامل عکاسی و پیدایش دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی بدون پنجرهاست که به جز روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده، هیچ نوری به آن وارد نمیشود. تصاویر یا چشماندازهای روبهروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب مییابد که قابل دیدن است. بعضی از نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشی استفاده میکردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به دوربین عکاسی شد یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت مادهٔ حساس به نور قرار میدادند تا تصاویر بازتابش یافته، ثبت و ضبط شوند.
اولین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیپس تولید شد اما در هنگام رونوشتبرداری از بین رفت. اما نیپس در سال ۱۸۲۶ دوباره توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. ولی زمان نوردهی این عکس هشت ساعت بود که زمان بسیار درازی است، و مشکل دیگر هم این بود که تصویر نگاتیو بود یعنی هرچه سفید بود را سیاه هرچه سیاه بود را سفید نشان میداد. به همین دلیل او به دنبال یافتن فرآیند بهتری بود و با همکاری لوئی داگر، آزمایشهایی را بر ترکیبات نقره براساس یافتههای یوهان هاینریش شولتز در سال ۱۸۱۶ میلادی انجام دادند؛ در آن سال شولتز مشاهده کرد که مخلوطی از نیترات نقره و گچ در مقابل نور، تیره میشوند.نیپس در سال ۱۸۳۳ میلادی درگذشت؛ ولی داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند. داگرئوتایپ بدینگونه بود که به صفحهای نقرهای مدتی بخار ید داده تا نسبت به نور حساس شود، سپس آن را درون یک دوربین جعبهای گذاشته و با برداشتن عدسی حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نور از شی موردنظر به صفحهٔ نقرهای تابانده میشد. برای ظهور تصویر، صفحه را در محلول جیوه با حرارت ۶۵ درجه قرار میداد تا با چسبیدن ذرات نقره و جیوه، عکس بوجود آید؛ سپس صفحه را در آب سرد فرو میبرد تا سطح آن پایدار گردد، در نهایت صفحه را در آبنمک (سدیم کلرید) قرار میداد و تصویر ظاهر میشد. یکی از مشکلات روش داگرئوتایپ این بود که فقط میشد یک نسخهٔ پوزیتیو یا مثبت (عکس دائمی) از سوژه ثبت کرد.در سال ۱۸۳۵ میلادی، چند ماه پس از اینکه نتیجهٔ آزمایشهای لوئی داگر اعلام شد، شیمیدان انگلیسی، هنری فاکس تالبوت گزارشی از روند عکاسی خود که آن را «طراحی نوری» نامیده بود منتشر کرد؛ تالبوت این روش را در سال ۱۸۳۵ میلادی ابداع کرده بود اما آن را مخفی نگه داشت و روش خود را کامل و در سال ۱۸۴۰ با عنوان کالوتایپ معرفی کرد. در این روش، بهجای استفاده از صفحات فلزی، از کاغذ حساسشده به نیترات نقره با ترکیبی از سدیم کلرید و اسید گالیک استفاده کرد. کاغذ حساسشده به مدت دو دقیقه نوردهی میشد و پس از آن یک تصویر پنهان بوجود میآمد که آنرا با استفاده از پتاسیم یدید و سدیم سولفات به صورت نگاتیو (منفی) در اندازههای کوچکتر ثبت میکرد. سپس با استفاده از آن میشد نسخههای دائمی فراوانی در اندازههای مختلف تهیه کرد؛ تا پیش از این عکاسان مجبور بودند صفحهٔ حساس را به اندازهٔ شی موردنظر بسازند و امکان تغییر در اندازه وجود نداشت. تا سال ۱۸۶۰ میلادی روش داگرئوتایپ به کلی منسوخ شد و عکاسی مبتنی بر نسخههای نگاتیو و پوزیتیو جایگزین آن شد. در سال ۱۸۳۹ جان هرشل با استفاده از سدیم تیو سولفات روشی را برای تهیهٔ نسخهٔ نگاتیو روی شیشه ابداع کرد که بهمرور جایگزین نگاتیوهای کاغذی شد.
تئوری عکس رنگی سهرنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول فیزیکدان انگلیسی در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شدهاست. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگهای اولیه حساس بود و توانست نخستین عکسرنگی را در سال ۱8۶۱ به ثبت برساند.
بالاخره در سال ۱۸۷۴، یک شرکت انگلیسی اولین شیشههای خشک عکاسی را به بازار عرضه کرد و عکاسی جنبهٔ عملی به خود گرفت. اما حمل و نقل مقدار زیادی شیشه، از لحاظ سنگینی و شکنندگی، یکی از مشکلات پیش روی بود تا اینکه در سال ۱۸۷۱ ریچارد مادوکس، فیزیکدان و عکاس انگلیسی با ابداع فیلم عکاسی ژلاتینی، زمان عکسبرداری را کوتاه کرد و جابهجایی فیلمهای عکاسی را راحت نمود که نقطهٔ عطفی در تاریخ عکاسی محسوب میشود.
جورج ایستمن آمریکایی در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبهای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد؛ شعار تبلیغاتی کمپانی کداک برای دوربینهایش چنین بود که «شما دکمه را فشار دهید، بقیهاش را ما انجام میدهیم.»
در نوامبر ۱۹۴۸ ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپشدهٔ عکس را پرینت میکردند و عکس گرفتهشده یک دقیقه بعد و در مدلهای جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.تصاویر دیجیتال در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی و در جریان پیادهکردن انسان در ماه، تکامل پیدا کرد. دستگاههای گیرندهٔ امواج آنالوگ، اطلاعاتی که در مورد عکس از فضا ارسال میشد را بسیار دشوار دریافت میکردند. با دیجیتالیزه سیگنالها و تقویت آنها، پارازیتها حذف میشدند و تصاویر واضح بدست میآمد.
پیدایش عکاسی و رواج روشهای گوناگون این فن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در فرانسه روی دادهاست. اختراعات و انواع ابزار و تجهیزات عکاسی دو تا سه سال پس از اینکه به بازار میآمد بطور هدیه بدست پادشاه ایران میرسید. نخستین دستگاههای عکاسی به روش داگرئوتایپ، به درخواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلیس به دربارِ ایران وارد شد و در اواسط دسامبر سال ۱۸۴۲ میلادی (پایان آذر سال ۱۲۲۱ خورشیدی) نخستین عکسبرداری در ایران انجام گرفت.
عکاسی آنالوگ
هر چند از اول، عکاسی بر پایه آنالوگ بنا شده بود، ولی این صفت، بعد از ظهور عکاسی دیجیتال و بخاطر ایجاد وجه تمایز به این نوع عکاسی اضافه گردید. در این سیستم چنانچه در بخش تاریخ عکاسی بصورت مفصل آمدهاست، تلاشهای زیادی برای ثبت و ثابتسازی تصویر صورت گرفتهاست. از شیشههای خیس کلودیونی، شیشه خشکی که انگلیسیها آن را ابداع کردند و بالاخره فیلم ژلاتینی که بوسیله ریچارد مادوکس وارد دنیای عکاسی شدند، همه و همه جزو تلاشهای بشر برای ثبت تصویر بودهاست.
برای بدست آوردن بهترین نتیجه، در عکاسی آنالوگ، باید تمامی تدبیرات اعمّ از: اصلاح رنگ، نور و کنتراست را قبل از نوردهی انجام داد. چون تقریباً بعد از نوردهی و ظهور فیلم، در این خصوص کار زیادی نمیشود انجام داد. هر چند روشهایی در کارهای تاریکخانهای متداول میباشد، ولی چون پایه ثابت است، این تغییرات هم جزئی خواهد بود.
ظهور فیلم ظهور در عکاسی به معنای مواجهه دادن فیلم عکاسی یا کاغذ عکاسی با مواد شیمیایی است که باعث تبدیل شدن فیلم به یک تصویر منفی (نگاتیو) یا مثبت (اسلاید)، و یا کاغذ به تصویر عکس میشود. این اولین مرحلهٔ ظهور در مورد فیلم و کاغذ است. هدف از ظهور این است که تصویر موقتی که روی فیلم یا کاغذ عکاسی نقش بسته را تبدیل به یک تصویر دائم، قابل دیده شدن، و غیر حساس به نور بکند. توقف، ثبوت و شستوشو، مراحل بعدی بدست آوری تصویر ثابت است.
ظهور فیلم سیاه و سفید
در ظهور فیلم عکاسی، چه سیاه و سفید، چه رنگی، که یک احــیاء شیمیایی اســت، ذرات نوردیده برمید نقره به فلز نقره سیاه متالیک تبدیل شده و نگاتیو را بوجود میآورند. نتیجه بدست آمده از ظهور را، از آن جهت نگاتیو مینامند که با صحنهٔ عکاسی رابطه عکس دارد. یعنی قسمتهایی از صحنه عکاسی که روشن هستند، در نتیجهٔ بدست آمده از ظهور، تیره ثبت میشوند و بالعکس. چاپ تماسی یا آگراندیسوری نگاتیو بر روی کاغذ عکاسیِ نگاتیو، نتیجه مثبت بدست میدهد.
ظهور ریورسال، برای بدست آوردن نتیجه مثبت (پزتیو) اجراء میشود. معمولاً حاصل کار این نوع ظهور را اسلاید مینامند.
در بین مراحل ظهور ریورسال سیاه سفید یک مرحله نور دادن وجود دارد. برای اینکه این مرحله بصورت کامل و عاری عیب و نقص صورت بگیرد، قرقره تانکهای ظهور باید کاملاً شیشهای باشد، تا سایه بوجود آمده از آن باعث خراب شدن نتیجه نگردد.
ظهور فیلم رنگی
ظهور فیلم رنگی از نظر دما به مراتب حساستر از ظهور فیلم سیاه و سفید است؟ با وجود لایههای حساس به رنگ در پایه این فیلمها، تغییرات جزئی دما در حد نصف درجه سانتیگراد باعث بروز اعوجاج رنگ خواهد شد. در سیستم ظهور فیلم رنگی دما بصورت اتوماتیک بوسیله دستگاه ظهور تنظیم و ثابت نگه داشته میشود. با ظهور مداوم، که در لابراتوارهای بزرگ انجام میگیرد، ثابت نگه داشتن قدرت احیاکنندگی داروی ظهور اهمیت بسزایی دارد. این کار معمولاً با داروهای تقویتی که با علامت R مشخص مشوند، صورت میگیرد. داروهای تقویتی را بر حسب سانتیمتر مربع از ظهورهای صورت گرفته به داروی اصلی میافزایند.
در ظهور ریورسال رنگی، بر خلاف ریورسال سیاه و سفید مرحله نوردهی مجدد در کار نیست. ظهور دوم بلافاصله بعد از بلیچ صورت میگیرد. پایه فیلم ریورسال رنگی نیز بر خلاف سایر فیلمهای رنگی (نور روز و نور شب) شفاف است.
داروهای ظهور ریورسال رنگی، قبلاً انواع متفاوتی داشتند و ظهور آنها فقط در کارخانه سازنده آن امکان داشت. در بستهٔ هر فیلم ریورسال، یک پاکت به آدرس کارخانهٔ سازنده آن فیلم وجود داشت که هزینه پستی آن نیز توسط خود کارخانه تقبل شده بود. بعد از نوردهی فیلم داخل آن پاکت قرار داده شده و ارسال میگردید. کارخانه، فیلم را ظهور و به آدرس عکاس ارسال مینمود.
استفاده همهگیر فیلمهای ریورسال موجب بوجود آمدن داروی واحدی به نام ئی-۶ گردید. فعلاً تقریباً تمامی فیلمهای ریورسال رنگی با این دارو قابل ظهور هستند.
جاوا و جاوا اسکریپت
این سیستم به سرورهای وب امکان میدهد تا برنامههای کوچکی (که اپلت (applet) نامیده میشوند) را مستقیماً در شبکه اطلاعات بازیابی شده قرار دهند و این اپلتها که در کامپیوتر کاربر اجرا میشوند تعامل کاربر با اینترنت را سرعت میبخشد. در نهایت این سیستم به عنوان ابزاری برای تولید محتویات پیچیده طرف سرور مورد استفاده قرار گرفت. شرکت سان تلاش میکرد جاوا را به عنوان یک پلاتفرم برای اپلتهای طرف مشتری مطرح کند اما به دلایلی مانند عدم وجود یکپارچگی با محتوا (اپلتها به جعبههای کوچکی محدود میشدند که درون صفحه قرار داشتند) و عملکرد ضعیف (مخصوصاً شروع با تأخیر) ماشین مجازی بر روی سختافزارهای PCهای آن زمان این امر هرگز محقق نشد.

با این وجود، جاوا اسکریپت یک زبان برنامهنویسی اسکریپتی است که برای صفحات وب طراحی شده است. نسخه استاندارد آن ECMAScript نام دارد. اگر چه نام آن شبیه جاوا است اما توسط شرکت ارتباطات نت اسکیپ (Netscape) طراحی شده است و تقریباً هیچ ارتباطی با جاوا که ساخت شرکت میکروسیستمهای سان است ندارد. تنها شباهت آن با جاوا در این است که نحوه نگارش آن از زبان برنامه نویسی C گرفته شده است. جاوا اسکریپت مانند جاوا برنامه نویسی شیءگرا است اما شبیه سی پلاس پلاس و بر خلاف جاوا امکان استفاده از کدهای درهم (مخلوط) یعنی استفاده هم زمان از زبان برنامهنویسی شیء گرا و برنامهنویسی رویهای را فراهم میآورد. جاوا اسکریپت در کنار مدل شیء سند به زبان برنامهنویسی بسیار قویای تبدیل شده که حتی طراحان آن چنین تصوری از موفقیت آن نداشتند. گاهی اوقات در مورد آن از کلمه HTML پویا (DHTML) استفاده میشود تا گذر از صفحات HTML "ایستا" بیشتر حس میشود.
(برنامهنویسی) آجاکس یک فناوری مبتنی بر جاوا اسکریپت است که تأثیر زیادی بر شکلگیری تور جهان گستر داشته است. در این روش در زمانهای لازم، تنها بخشی از صفحه وب که مورد نیاز کاربر است به روز میشود تا سرعت کاربر بالاتر برود. آجاکس یکی از جنبههای مهم وب 2.0 محسوب میشود.
تأثیر بر روابط اجتماعی
وب در دنیای امروزی تبادل اطلاعات بین افراد در سراسر جهان را بسیار ساده و آسان نموده است و این امر با این حجم وسیع هرگز در تاریخ بشر سابقه نداشته است. افرادی که در گوشه و کنار جهان قرار دارند و هزاران کیلومتر از یکدیگر فاصله میتوانند افکار خود را به راحتی مبادله کنند و یا از روحیات و خط مشی زندگی خود با دیگران صحبت کنند. تجربههای عاطفی، عقاید سیاسی، رسوم فرهنگی، ضربالمثلهای ریتمدار، پندهای تجاری، کارهای هنری، تصاویر و عکسها، قطعات ادبی بدون هیچ سرمایهگذاری از جانب کاربر به راحتی در اختیار وی قرار میگیرد. اگر چه کارایی وب به فناوری مادی آن وابسته است اطلاعات موجود روی آن به شیوه کتابخانه و یا مطبوعات به صورت فیزیکی ارائه نمیشوند. بنابراین انتشارات اطلاعات از طریق وب اینترنت به کتابها و مجلههای فیزیکی و مادی محدود نمیشود و نیاز به کپی کردن فیزیکی اطلاعات وجود ندارد. اطلاعات موجود روی وب به صورت دیجیتال ارائه میشوند و بنابراین جستجو در آنها به سرعت زیادی صورت میگیرد. که بسیار سریعتر از جستجو در کتابخانه است و حتی فردی که در اینترنت جستجو میکند نسبت به فردی که از پست نامه، تلفن، تلگراف و یا وسایل ارتباطی دیگر استفاده میکند با سرعت بیشتری اطلاعات را بازیابی میکند.
وب مهمترین ابزار تبادل اطلاعات است که در کره زمین رونق فراوانی یافته است. این قابلیت به کاربران اجازه میدهد تا با افراد و گروههای مختلفی که در سراسر جهان پراکنده هستند و در فضا و مکان متفاوتی قرار دارند ارتباط برقرار کنند و نیاز به برقراری ارتباط فیزیکی میان افراد را مرتفع میسازد.
از آنجا که وب در سراسر جهان فعال است، عدهای آن را عامل ایجاد تفاهم میان افراد ساکن در سراسر جهان میدانند. وب پتانسیل فراوانی برای ایجاد روابط اجتماعی دارد و میتواند حس نوعدوستی و درک متقابل را افزایش دهد و یا حتی باعث شو که خشونت به صورت وسیعی رواج یابد و یا رژیمهای ظالم و عوام فریب به خواستههای خود که در طول تاریخ از دستیابی به آنها عاجز بودند بترسند.
امروزه در وب انواع مختلف اطلاعات را میتوان یافت و افرادی که تمایل دارند با جوامع و فرهنگهای مختلف آشنا شدند مراجعه به وب سادهترین راه است. اگر بخواهیم به شهری دور دست سفر کنید، وب بهترین مرجع ممکن برای یافتن اطلاعات مربوط به آن شهر است مخصوصاً اگر شهر مورد نظرتان در یکی از کشورهای توسعه نیافته قرار داشته باشد. روزنامههای محلی، مطبوعات دولتی و غیره از طریق اینترنت به راحتی قابل دسترسی هستند و به همین دلیل است که کاربران اینترنت روز به روز افزایش مییابند.
انتشار صفحات وب
صفحات وب در دسترس همه رسانههای جمعی قرار دارد. برای آنکه بتوانید یک صفحه وب را "منتشر" کنید لازم نیست به سراغ یک ناشر یا مؤسسه رسانهای که در سرتاسر جهان مشاهده میشوند بروید. ابر متن، برخلاف کتاب و اسناد، دارای یک نظم خطی از ابتدا تا انتها نیست. ابر متن به بخشهای فصل، زیر فصل و عناوین که در کتابها دیده میشود تقسیمبندی نمیشود.
اگر چه برخی از وب سایتها به چند زبان عرضه میشوند بسیاری از آنها فقط به یک زبان ارائه میشوند. همه برنامههای کامپیوتری همه کاراکترهای خاص و متون دو سویه RTL را در بر نمیگیرند. این عوامل این ادعا را که تور جهان گستر، جهان را به سمت یکپارچه شدن پیش میبرد به چالش میکشد. فرصت مناسب برای انتشار اطلاعات در صفحات وب شخصی و همچنین صفحات خانوادگی تجارتهای خرد و غیره توسط خدمات رایگان میزبانی وب به اوج خود رسیده است.
سرعت در وب
نگرانی موجود در مورد ازدحام اطلاعات روی زیر ساختار اینترنت و تأخیر زیاد در دسترسی به دادهها به باعث شده است که نام World Wide Web به "World Wide Wait" تغییر کند! افزایش سرعت اینترنت مسألهای مهم در بحثهای مربوط به استفاده از همتا سازی و کیفیت خدمات (QOS) است. راه حلهای ممکن برای کاهش انتظار برای مشاهده صفحات وب در سایت W3C ارائه شده است.
راهنمای استانداردهای موجود برای پاسخ زمانی ایدهآل صفحات وب (مطابق کتاب نیلسن، چاپ 1999، صفحه 42) عبارتند از:
1/0 ثانیه (یک دهم ثانیه). زمان ایدهآل پاسخ کاربر هیچ گونه تأخیری را حس نمیکند.
1 ثانیه. حداکثر زمان قابل قبول. زمان دانلود بیش از 1 ثانیه کاربر را خسته میکند.
10 ثانیه. زمان غیر قابل قبول. کاربر خسته شده و دوست دارد سایت را ترک کند. این اعداد برای طراحی ظرفیت سرور کاربرد زیادی دارند.
www در نامهای وبسایتها
از لحاظ فنی هیچ دلیلی وجود ندارد که نام سایت حتماً با www آغاز شود و اولین سرور وب در "info.cern.ch" قرار داشت. استفاده از پیشوند www یک توافق است که بین سازمانهای ارائه دهنده خدمات وب انجام شده است تا تمامی نامهای میزبان از یک پروتکل تبعیت کنند؛ برای مثال، بسیاری از سازمانها نام سرور اصلی پروتکل گوفر خرد را به صورت gopher.wherever.edu تعریف میکنند و از پیشوندهای دیگری استفاده میکنند تا بتوان از چندین سرور وب استفاده کنند. برخی از مرورگرها به صورت خودکار www را به ابتدا و ".com" را به انتهای URL تایپ شده اضافه میکنند. در مرورگرهای اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس موزیلا با فشردن همزمان کلیدهای ctrl و Enter پیشوند "http://www." و پسوند "com." به انتهای URL اضافه میشوند.
خدمات وب
با کمک فناوری خدمات وب (Web services) میشود سرویسها و خدمتهای گوناگون را در روی اینترنت پراکنده کرد. منظور از خدمت، واحدی کوچک یا بزرگ از نرمافزار آماده به کار است که میتواند کار یا خدمتی را برای مشترکان خود انجام دهد. .
میزبانی صفحات وب
میزبانی در واقع فضای مورد نیاز شما را برای ساخت وبگاه در اختیار شما قرار میدهد.
مزایای مربوط به خدمات وب
بزرگترین مزیت روش نو از ناحیهٔ حضور اکسامال در اکثر ساختارهای مربوط به خدمات وب میآید. نیاز به آنهمه اکسامال به خاطر غلبه بر عدم مقیاسپذیری (scalability) شیوههای پیشین در مهندسی و ساخت اینترنت است. از آنجا که اکسامال متن گراست text-based، شمهای از نرمی و انعطاف پذیری شگفت آوری که در زبان انسان موجود است با سختی و شکنندگی روشهای ماشینی ترکیب شده و ما را به ساخت سامانههای بسیار گسترشپذیر توانا میگرداند.
استانداردهای خدمات وب
پروتکل دسترسی ساده به شیء (SOAP)
بر اساس پروتکل دستیابی ساده به شیء است که تمامی خدمات وب به گردش در میآید. منظور از پروتکل، مجموعه شرح قواعد و فرمتهای مربوط به ارسال پیامهای مخابراتی از یک ماشین به ماشین دیگر است. SOAP پروتکل سادهای ست که به منظور سازگاری (compatibility) با سکوهای (platforms) مختلف و نیز سیستمهای عامل (operating systems) گوناگون نوشته شده است. هدف اساسی این پروتکل را باید امکان پذیری مخابرات ماشین به ماشین در محیطهای محاسباتی نامتجانس (heterogeneous) ذکر کرد.
زبان توصیف خدمات وب (WSDL)
هر چه بیشتر پرتکلهای مخابراتی و فرمت پیامها بر روی وب به سمت استاندارد شدن پیش میرود، امکان و اهمیت توصیف مخابرات و امور تبادل یافته، به شیوههای ساختارپذیر (structured) نیز فزونی مییابد. زبان توصیف خدمات وب درست به منظور برآورده نمودن همین نیاز ابداع گردیده است، و این مهم را با تعریف یک گرامر اکسامال انجام میدهد. این گرامر به خصوص، خدمات موجود در شبکه را به صورت مجموعههایی از نقاط پایانی مخابراتی بیان مینماید که قادرند به تبادل پیامهای مخابراتی بپردازند مبادرت ورزند.
شرح، کشف، و یکپارچهسازی جهانی (UDDI)
به وسیله فناوری شرح، کشف، و یکپارچهسازی فراگیر (Universal Description، Discovery، and Integration) میتوان به انتشار و نیز جستجوی خدمات وب اقدام کرد. این فناوری، خدمات وب را سامان داده، و پس از شرح آن ها، اطلاعات بدست آمده را در یک جایگاه مرکزی قرار میدهد.
دراینجا بیشتر تاکیدمان برتعامل با منابعی است که حالتپذیر(Statefull) هستند به جای استفاده از پیغامها و یا عملیاتها.
خدمات معنایی وب
خدمات معنایی وب (Semantic Web Services) ترکیبی از خدمات وب مرسوم و وب معنایی هستند.
خدمات معنایی وب با استفاده از قوانین و هستشناسی های تعریف شده در وب معنایی حاشیه نویسی می شوند.
با استفاده از تعریفهای معنایی انجام شده برای خدمات وب، امکان کشف و ترکیب خودکار این خدمات میسر می شود.
این سیستم به سرورهای وب امکان میدهد تا برنامههای کوچکی (که اپلت (applet) نامیده میشوند) را مستقیماً در شبکه اطلاعات بازیابی شده قرار دهند و این اپلتها که در کامپیوتر کاربر اجرا میشوند تعامل کاربر با اینترنت را سرعت میبخشد. در نهایت این سیستم به عنوان ابزاری برای تولید محتویات پیچیده طرف سرور مورد استفاده قرار گرفت. شرکت سان تلاش میکرد جاوا را به عنوان یک پلاتفرم برای اپلتهای طرف مشتری مطرح کند اما به دلایلی مانند عدم وجود یکپارچگی با محتوا (اپلتها به جعبههای کوچکی محدود میشدند که درون صفحه قرار داشتند) و عملکرد ضعیف (مخصوصاً شروع با تأخیر) ماشین مجازی بر روی سختافزارهای PCهای آن زمان این امر هرگز محقق نشد.

با این وجود، جاوا اسکریپت یک زبان برنامهنویسی اسکریپتی است که برای صفحات وب طراحی شده است. نسخه استاندارد آن ECMAScript نام دارد. اگر چه نام آن شبیه جاوا است اما توسط شرکت ارتباطات نت اسکیپ (Netscape) طراحی شده است و تقریباً هیچ ارتباطی با جاوا که ساخت شرکت میکروسیستمهای سان است ندارد. تنها شباهت آن با جاوا در این است که نحوه نگارش آن از زبان برنامه نویسی C گرفته شده است. جاوا اسکریپت مانند جاوا برنامه نویسی شیءگرا است اما شبیه سی پلاس پلاس و بر خلاف جاوا امکان استفاده از کدهای درهم (مخلوط) یعنی استفاده هم زمان از زبان برنامهنویسی شیء گرا و برنامهنویسی رویهای را فراهم میآورد. جاوا اسکریپت در کنار مدل شیء سند به زبان برنامهنویسی بسیار قویای تبدیل شده که حتی طراحان آن چنین تصوری از موفقیت آن نداشتند. گاهی اوقات در مورد آن از کلمه HTML پویا (DHTML) استفاده میشود تا گذر از صفحات HTML "ایستا" بیشتر حس میشود.
(برنامهنویسی) آجاکس یک فناوری مبتنی بر جاوا اسکریپت است که تأثیر زیادی بر شکلگیری تور جهان گستر داشته است. در این روش در زمانهای لازم، تنها بخشی از صفحه وب که مورد نیاز کاربر است به روز میشود تا سرعت کاربر بالاتر برود. آجاکس یکی از جنبههای مهم وب 2.0 محسوب میشود.
تأثیر بر روابط اجتماعی
وب در دنیای امروزی تبادل اطلاعات بین افراد در سراسر جهان را بسیار ساده و آسان نموده است و این امر با این حجم وسیع هرگز در تاریخ بشر سابقه نداشته است. افرادی که در گوشه و کنار جهان قرار دارند و هزاران کیلومتر از یکدیگر فاصله میتوانند افکار خود را به راحتی مبادله کنند و یا از روحیات و خط مشی زندگی خود با دیگران صحبت کنند. تجربههای عاطفی، عقاید سیاسی، رسوم فرهنگی، ضربالمثلهای ریتمدار، پندهای تجاری، کارهای هنری، تصاویر و عکسها، قطعات ادبی بدون هیچ سرمایهگذاری از جانب کاربر به راحتی در اختیار وی قرار میگیرد. اگر چه کارایی وب به فناوری مادی آن وابسته است اطلاعات موجود روی آن به شیوه کتابخانه و یا مطبوعات به صورت فیزیکی ارائه نمیشوند. بنابراین انتشارات اطلاعات از طریق وب اینترنت به کتابها و مجلههای فیزیکی و مادی محدود نمیشود و نیاز به کپی کردن فیزیکی اطلاعات وجود ندارد. اطلاعات موجود روی وب به صورت دیجیتال ارائه میشوند و بنابراین جستجو در آنها به سرعت زیادی صورت میگیرد. که بسیار سریعتر از جستجو در کتابخانه است و حتی فردی که در اینترنت جستجو میکند نسبت به فردی که از پست نامه، تلفن، تلگراف و یا وسایل ارتباطی دیگر استفاده میکند با سرعت بیشتری اطلاعات را بازیابی میکند.
وب مهمترین ابزار تبادل اطلاعات است که در کره زمین رونق فراوانی یافته است. این قابلیت به کاربران اجازه میدهد تا با افراد و گروههای مختلفی که در سراسر جهان پراکنده هستند و در فضا و مکان متفاوتی قرار دارند ارتباط برقرار کنند و نیاز به برقراری ارتباط فیزیکی میان افراد را مرتفع میسازد.
از آنجا که وب در سراسر جهان فعال است، عدهای آن را عامل ایجاد تفاهم میان افراد ساکن در سراسر جهان میدانند. وب پتانسیل فراوانی برای ایجاد روابط اجتماعی دارد و میتواند حس نوعدوستی و درک متقابل را افزایش دهد و یا حتی باعث شو که خشونت به صورت وسیعی رواج یابد و یا رژیمهای ظالم و عوام فریب به خواستههای خود که در طول تاریخ از دستیابی به آنها عاجز بودند بترسند.
امروزه در وب انواع مختلف اطلاعات را میتوان یافت و افرادی که تمایل دارند با جوامع و فرهنگهای مختلف آشنا شدند مراجعه به وب سادهترین راه است. اگر بخواهیم به شهری دور دست سفر کنید، وب بهترین مرجع ممکن برای یافتن اطلاعات مربوط به آن شهر است مخصوصاً اگر شهر مورد نظرتان در یکی از کشورهای توسعه نیافته قرار داشته باشد. روزنامههای محلی، مطبوعات دولتی و غیره از طریق اینترنت به راحتی قابل دسترسی هستند و به همین دلیل است که کاربران اینترنت روز به روز افزایش مییابند.
انتشار صفحات وب
صفحات وب در دسترس همه رسانههای جمعی قرار دارد. برای آنکه بتوانید یک صفحه وب را "منتشر" کنید لازم نیست به سراغ یک ناشر یا مؤسسه رسانهای که در سرتاسر جهان مشاهده میشوند بروید. ابر متن، برخلاف کتاب و اسناد، دارای یک نظم خطی از ابتدا تا انتها نیست. ابر متن به بخشهای فصل، زیر فصل و عناوین که در کتابها دیده میشود تقسیمبندی نمیشود.
اگر چه برخی از وب سایتها به چند زبان عرضه میشوند بسیاری از آنها فقط به یک زبان ارائه میشوند. همه برنامههای کامپیوتری همه کاراکترهای خاص و متون دو سویه RTL را در بر نمیگیرند. این عوامل این ادعا را که تور جهان گستر، جهان را به سمت یکپارچه شدن پیش میبرد به چالش میکشد. فرصت مناسب برای انتشار اطلاعات در صفحات وب شخصی و همچنین صفحات خانوادگی تجارتهای خرد و غیره توسط خدمات رایگان میزبانی وب به اوج خود رسیده است.
سرعت در وب
نگرانی موجود در مورد ازدحام اطلاعات روی زیر ساختار اینترنت و تأخیر زیاد در دسترسی به دادهها به باعث شده است که نام World Wide Web به "World Wide Wait" تغییر کند! افزایش سرعت اینترنت مسألهای مهم در بحثهای مربوط به استفاده از همتا سازی و کیفیت خدمات (QOS) است. راه حلهای ممکن برای کاهش انتظار برای مشاهده صفحات وب در سایت W3C ارائه شده است.
راهنمای استانداردهای موجود برای پاسخ زمانی ایدهآل صفحات وب (مطابق کتاب نیلسن، چاپ 1999، صفحه 42) عبارتند از:
1/0 ثانیه (یک دهم ثانیه). زمان ایدهآل پاسخ کاربر هیچ گونه تأخیری را حس نمیکند.
1 ثانیه. حداکثر زمان قابل قبول. زمان دانلود بیش از 1 ثانیه کاربر را خسته میکند.
10 ثانیه. زمان غیر قابل قبول. کاربر خسته شده و دوست دارد سایت را ترک کند. این اعداد برای طراحی ظرفیت سرور کاربرد زیادی دارند.
www در نامهای وبسایتها
از لحاظ فنی هیچ دلیلی وجود ندارد که نام سایت حتماً با www آغاز شود و اولین سرور وب در "info.cern.ch" قرار داشت. استفاده از پیشوند www یک توافق است که بین سازمانهای ارائه دهنده خدمات وب انجام شده است تا تمامی نامهای میزبان از یک پروتکل تبعیت کنند؛ برای مثال، بسیاری از سازمانها نام سرور اصلی پروتکل گوفر خرد را به صورت gopher.wherever.edu تعریف میکنند و از پیشوندهای دیگری استفاده میکنند تا بتوان از چندین سرور وب استفاده کنند. برخی از مرورگرها به صورت خودکار www را به ابتدا و ".com" را به انتهای URL تایپ شده اضافه میکنند. در مرورگرهای اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس موزیلا با فشردن همزمان کلیدهای ctrl و Enter پیشوند "http://www." و پسوند "com." به انتهای URL اضافه میشوند.
خدمات وب
با کمک فناوری خدمات وب (Web services) میشود سرویسها و خدمتهای گوناگون را در روی اینترنت پراکنده کرد. منظور از خدمت، واحدی کوچک یا بزرگ از نرمافزار آماده به کار است که میتواند کار یا خدمتی را برای مشترکان خود انجام دهد. .
میزبانی صفحات وب
میزبانی در واقع فضای مورد نیاز شما را برای ساخت وبگاه در اختیار شما قرار میدهد.
مزایای مربوط به خدمات وب
بزرگترین مزیت روش نو از ناحیهٔ حضور اکسامال در اکثر ساختارهای مربوط به خدمات وب میآید. نیاز به آنهمه اکسامال به خاطر غلبه بر عدم مقیاسپذیری (scalability) شیوههای پیشین در مهندسی و ساخت اینترنت است. از آنجا که اکسامال متن گراست text-based، شمهای از نرمی و انعطاف پذیری شگفت آوری که در زبان انسان موجود است با سختی و شکنندگی روشهای ماشینی ترکیب شده و ما را به ساخت سامانههای بسیار گسترشپذیر توانا میگرداند.
استانداردهای خدمات وب
پروتکل دسترسی ساده به شیء (SOAP)
بر اساس پروتکل دستیابی ساده به شیء است که تمامی خدمات وب به گردش در میآید. منظور از پروتکل، مجموعه شرح قواعد و فرمتهای مربوط به ارسال پیامهای مخابراتی از یک ماشین به ماشین دیگر است. SOAP پروتکل سادهای ست که به منظور سازگاری (compatibility) با سکوهای (platforms) مختلف و نیز سیستمهای عامل (operating systems) گوناگون نوشته شده است. هدف اساسی این پروتکل را باید امکان پذیری مخابرات ماشین به ماشین در محیطهای محاسباتی نامتجانس (heterogeneous) ذکر کرد.
زبان توصیف خدمات وب (WSDL)
هر چه بیشتر پرتکلهای مخابراتی و فرمت پیامها بر روی وب به سمت استاندارد شدن پیش میرود، امکان و اهمیت توصیف مخابرات و امور تبادل یافته، به شیوههای ساختارپذیر (structured) نیز فزونی مییابد. زبان توصیف خدمات وب درست به منظور برآورده نمودن همین نیاز ابداع گردیده است، و این مهم را با تعریف یک گرامر اکسامال انجام میدهد. این گرامر به خصوص، خدمات موجود در شبکه را به صورت مجموعههایی از نقاط پایانی مخابراتی بیان مینماید که قادرند به تبادل پیامهای مخابراتی بپردازند مبادرت ورزند.
شرح، کشف، و یکپارچهسازی جهانی (UDDI)
به وسیله فناوری شرح، کشف، و یکپارچهسازی فراگیر (Universal Description، Discovery، and Integration) میتوان به انتشار و نیز جستجوی خدمات وب اقدام کرد. این فناوری، خدمات وب را سامان داده، و پس از شرح آن ها، اطلاعات بدست آمده را در یک جایگاه مرکزی قرار میدهد.
دراینجا بیشتر تاکیدمان برتعامل با منابعی است که حالتپذیر(Statefull) هستند به جای استفاده از پیغامها و یا عملیاتها.
خدمات معنایی وب
خدمات معنایی وب (Semantic Web Services) ترکیبی از خدمات وب مرسوم و وب معنایی هستند.
خدمات معنایی وب با استفاده از قوانین و هستشناسی های تعریف شده در وب معنایی حاشیه نویسی می شوند.
با استفاده از تعریفهای معنایی انجام شده برای خدمات وب، امکان کشف و ترکیب خودکار این خدمات میسر می شود.
ساعت : 2:47 pm | نویسنده : admin
|
قالب وبلاگ |
مطلب قبلی